shaparak ghese ma

ورود به ماه ششم

واااااااااای سلام من بعد مدتها اومدم پسرم از روت شرمندم چون تو پنج ماهه به دنیا اومدی ولی مامان نتونست بیاد خاطرات این روزها رو ثبت کنه اگر بگم خیلی وقت کم میارم بهونه است نه؟ در هر حال منو ببخش که البته تو وب دیگه ای که مربوط به خود مامانه خاطرات بارداری و به دنیا اومدن شمارو نوشتم پسرم شیرینم قشنگ ترین هدیه خدا تو روز 15 اردیبهشت  ساعت 7 صبح با وزن 4 کیلو و دویست و قد 53  سانتی متر در بیمارستان تری.تا زیر نظر دکتر شیرین.حشمت  با زایمان سزارین و بیهوشی .نخاعی به دنیا  اومدی  البته ناگفته نمونه پسرم که مامان از روز قبلش از صبح درد کشید تا بالاخره ساعت 6 با مادربزرگت و بابا رفتیم بیمارستان و سریع بستری کردن و گفتن...
10 مهر 1397

هفته 34

پسر قشنگم سلام من نتونستم تو این مدت زیاد بیام و از خاطرات بارداری بنویسم مامان جون منو ببخش ...راستش یکم مامانت تو این چیزا تنبله ایشالا وقتی به دنیا بیا سعی میکنم خاطراتت رو زود به زود بیام ثبت کنم... پسرم الان شما تو هفته 34 بارداری  و اوایل 35 من هستی ...داریم برای اومدنت لحظه شماری میکینم قشنگم.. ایشالا این چند هفته باقی مانده هم به خوبی و سلامتی طی کنی و به سلامت بیا تو بغل من و بابا کیوانت که بی صبرانه منتظرته...چند روز قبل سال نو رفتیم بیمارستان دکتر ویزیت کرد و گفت بعد تعطیلات دیگه باید برم تهران پیش مادربزرگت بمونم و زیاد تو جاده  در رفت امد نباشم ..راستی پسر قشنگم سال نوت مبارک مامانی  ایشالا سال ...
4 فروردين 1397

هفته 24

سلام پسر قشنگم .الهی به فدات بشم  مامان ...که دلم دیگه  داره برای دیدن روی ماهت بی طاقت میشه...دارم روزهای اخر هفته 24 رو پشت سر میزارم مامانی و تو هزار ماشالا خیلی ورجه ورجه داری .وقتی میخوابم بیشتر تکونات رو حس میکنم پسر قشنگ من .بابا کیوانت هم مرتب میاد بغل شکمم باهات حرف میزنه و کلی سر به سرت میزاره مامانی .گاهی اواز میخونه گاهی مطالب درسیش رو باهات مرور میکنه و خلاصه فکر کنم جفتتون جور بشه و کلی اتیش بسوزونین باهم. هفته پیش رفتم دکتر ضربان قلبت رو چک کرد و از همه چیز هزار بار شکر راضی بود و یک سری ازمایش دیابت و تیرویید و عفونت ادراری هم نوشته که ازمایشای روتینه و باید شنبه برم بدم .پسر قوی من قول بده خوب رشد کنی و به موق...
20 دی 1396

هفته بیست

عزیز مامان سلام قشنگم امروز تو وارد ماه ششم شدی بهت تبریک میگم که داری به سلامتی و خوشی این روزها رو پشت سر میزاری تا مراحل رشدت کامل بشه و زودی بیای تو بغل مامان بابایی عشق مامان من 4 اذر رفتم برای غرابلگری مرحله دوم و انجام ازمایش خون و سونو و توی سونو دوباره روی ماهت رو من و بابا کیوانت دیدیم و اونجا فهمیدیم قراره مامان بابای یه شازده پسر عسل بشیم .هوراااااااااا گرچه همش بابا کیوانت تو این مدت میگفت که من مطمئنم پسره و خلاصه همون شد که بابا کیوانت میخواست این روزها سخت درگیر انتخاب اسمت هستیم مامان ..اما هنوز به نتیجه نرسیدیم من قبلا اسم مارتیا رو دوست داشتم اما الان منو مردد کردن از طرفی بابا کیوانت دوست داره اسمتو بزاریم اریامهر اما ...
25 آذر 1396

هفته 14

سلام به عزیزترین دونه تو دلی مامان .قند مامان چطوری؟امیدوارم حالت اون تو خوب باشه .مامانی  روزهای انتظار و رسیدن به تو خیلی دیر میگذره الان تو هفته 14 هستم و حالا حالا مونده تو عسلمو ببینم اما خدا میدونه که چقدر مشتاق روی ماهتم...مامانی من ،فرقی نمیکنه دختر باشی یا پسر برام مهمه سالم و سلامت باشی و مراحل رشدت رو کامل طی کنی...سعی میکنم این روزها با تغذیه درست و داشتن ارامش که بیشترش رو مدیون بابا کیوانت هستم بگذرونم ...خداییش بابا کیوانت برای ارامش من همه کار میکنه .تو بچه خوشبختی هستی که مامان بابان انقدر همدیگرو دوست دارن و بعد 8 سال عاشقی تصمیم گرفتن تورو بدنیا بیارن..البته ناگفته نمونه بابا کیوانت اول خیلی مخالفت میکرد اما مامی بال...
8 آبان 1396

اولین سلام

عشق مامان سلام....باورم نمیشه برای این حجم لطف و مهربونی خدای بزرگم که من بالاخره دارم صاحب یکی از فرشته های قشنگش میشم....این وبلاگ رو برای تو درست کردم برای تو دونه انار قشنگم که امیدوارم حالت خوب باشه و از اینکه قراره تو زندگی منو بابا کیوانت بیای خوشحال باشی.ما که از داشتن تو بی نهایت خوشحالیم...تو الان سه ماهت تو دل مامانی تموم شده ...چند روز پیش رفتیم با بابا کیوانت غربالگری خداروشکر دکتر از نتیجه ازمایشا و سونو راضی بود .امیدوارم حالت خوب باشه..قربونت بشم مامانی که تو سونو انقدر ورجه وروجه میکردی و شیطون بودی دو بارم پشتتو کردی بهمون که کلی از دستت خندیدیم....دونه انار مامان که الان کلی بزرگتر شدی من بی صبرانه منتظرم برای دیدنت ... ...
30 مهر 1396
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به shaparak ghese ma می باشد