ورود به ماه ششم
واااااااااای سلام من بعد مدتها اومدم پسرم از روت شرمندم چون تو پنج ماهه به دنیا اومدی ولی مامان نتونست بیاد خاطرات این روزها رو ثبت کنه اگر بگم خیلی وقت کم میارم بهونه است نه؟ در هر حال منو ببخش که البته تو وب دیگه ای که مربوط به خود مامانه خاطرات بارداری و به دنیا اومدن شمارو نوشتم پسرم شیرینم قشنگ ترین هدیه خدا تو روز 15 اردیبهشت ساعت 7 صبح با وزن 4 کیلو و دویست و قد 53 سانتی متر در بیمارستان تری.تا زیر نظر دکتر شیرین.حشمت با زایمان سزارین و بیهوشی .نخاعی به دنیا اومدی البته ناگفته نمونه پسرم که مامان از روز قبلش از صبح درد کشید تا بالاخره ساعت 6 با مادربزرگت و بابا رفتیم بیمارستان و سریع بستری کردن و گفتن...
نویسنده :
maman
13:22